قله پَنجَلی

امروز در حالی که  آرشیو دست نوشته هایم را زیر و رو می کردم گزارش قدیمی را دیدیم، آن روزها که کوهنوردی برایم حس و حالی خوبی داشت!

نمایی از رخ جنوبی پنجلی (عکس : ادیب خالدیان)

گوه پنجلی

 

روز جمعه مورخ 25/12/91، ساعت 60:30 با یک خودروی سواری کرایه راهی پَنجَلی شدیم.

اعضا گروه: سعید ازادی، شاهین خادم،ادیب خالدیان، مصطفی خالدیان(سرپرست).

ابتدا از جاده اصلی قروه-سنندج به سمت غرب حرکت کردیم بعد از روستای کامشگران(کلاژیران) وارد راه فرعی سراوقات(سرابقهط)/کنگره می شویم که جهت ما را  به سمت جنوب تغییر می دهد.(تا نزدیکی روستای کنگره جاده آسفالت می باشد.) نرسیده به روستا وارد جاده خاکی می شوم(سمت چپ) با طی کردن مسافت بسیار کمی از راننده میخواهیم که بایستد، کوله ها را برمی داریم و راهی می شویم، اکنون ساعت 7 صبح است.

پنجلی  منتطر ما است، برف زیادی ندارد از باد هم خبری نیست، آرام آرام ...!

به سمت جنوب حرکت می کنیم رو در روی کوه، کنار دو درخت صبحانه را می خوریم، بعد از صرف صبحانه به سوی کوه قدم می گذاریم، بابونه ها و نرگس ها سر از خاک بیرون آورده اند به خورشید سلام می دهند، سبزه می تراود،همراه  صدای آب جویبار ها که از چشمه ها می آیند، می شویم.

بطری های آب را پر می کنیم و از تپه ها بالا می رویم، بعد از طی مسافتی سرپرست گروه دچار سردرد می شود، کمی دیگر ادامه می دهیم و سرپرست از ما می خواهد تا پای قله برویم و بر گردیم از دور ما را می نگرد، ساعت 10:40 ما سه نفر از اعضا  با سر قدمی سعید به سوی قله راهی می شویم، مسیر دل انگیزی است، برف، شن اسکی، گِل(گل اسکی به قول همنوردان) و در نزدیکی قله هم دست به سنگ.

ساعت 12 به پای قله می رسیم، صعود به قله احتیاج به وسایل فنی دارد،که جدا از آن سرپرست ما را از صعود به قله منع کرده است. استراحت می کنیم تنقلات می خوریم و چند عکس به یادگار، با سرپرست تماس گرفتیم و حال او را جویا شدیم، بهتر شده و جای نگرانی نیست.

بر می گردیم، در مسیر بازگشت که دید بیشتری نسبت به راه داشتیم ، توانستیم مسیر را کوتاه تر کنیم و با سرعت بیشتری قدم برداریم.

در نهایت ساعت 1:50 به نقطه ای میرسیم که سرپرست آنجا استراحت می کرد، پس از نوشیدن چای به سمت پایین حرکت کردیم،

به سوی روستا رفتیم، در نزدیکی روستا در باغی مشغول خوردن صرف ناهار شدیم، کوله ها را جمع کردیم، با پرس و جو از بچه های روستا که فوتبال بازی می کردند، ماشینی گیر آوردیم، ما چهار نفر عقب ماشین و 3 نفر جلو(راننده و دو دیگر مسافر).

به جاده اصلی قروه سنندج میرسیم من(ادیب خالدیان) پیاده می شوم و به سوی دهگلان  می روم، شاهین سعید و آقای خالدیان نیز به قروه بر می گردند.

به دهگلان که می رسم تصمیم می گیرم تا ترمینال را پیاده بروم، نزدیک ترمینال پلیس جلویم را میگیرد و همان جا سراغ محتویات کوله ام را میگیرد!

سوار یک خودرو می شوم، تا بعد از مسافتی که زیاد دور نیست به  روستای باشماخ برسم، از ماشین که پیاده می شوم

تابلو رو به رویم را میخوانم، خیابان محمد اوراز!

هدف از امدن به این دهستان سر زدن به اقوام بود که میسر شد و ساعت 11 شب به قروه بازگشتم.

 

پ.ن: با  مرور این گزارش متوجه شدم آن روز خطای بزرگی انجام دادیم، " تنها گذاشتن کسی که حال خوبی ندارد"

 

 

صعود به سهند

مدتی بود که کوه جدید نرفته بودم و با پیشنهاد دوستانم قرار شد صعودی به یکی از قله های سهند داشته باشیم.

 

پنج شنبه 6 شهریور 99

بعدازظهر مشغول جمع کردن کوله‌م شدم، تمامی تجهیزات مناسب صعود یک روزه بود و سعی کردم حداقل وسایل ممکن رو با خودم ببرم. ساعت 4 عصر از قروه حرکت کردم و از مسیر های (قروه> دهگلان>سه راهی حسین آباد>دیواندره>سقز>بوکان>میاندوآب>عجب شیر) گذشتم. ساعت 10 شب به عجب شیر رسیدم و مهمان دوستان خوبم بودم. قرار شد فردا ساعت 5 از عجب شیر به سمت مراغه حرکت کنیم. بعد از شام کوله ها را مرتب کردیم و بار دیگر وضعیت آب و هوا را از سایت Mountain Weather Forexasts بررسی کردم، هوا تا بعدازظهر آفتابی و جوی آرام داشت.

 

جمعه7 شهریور 99

ساعت 5 صبح بیدار شدیم و حدودا ساعت 5:30 از عجب شیر راهی مراغه شدیم. بعد از مراغه باید به سمت روستای کرده‌ده حرکت می کردیم، از اینجای مسیر جاده  تا آخرین روستا آسفالت بود، در آخرین روستا به سمت دامنه سهند ابتدا جاده خاکی ناهموار است و باید هنگام عبور رعایت کرد، مابقی مسیر همچنان خاکی ولی مناسب تر است.با توجه به طولانی شدن مسیر صبحانه را که لقمه های نان و خرما و نان و پنیر بود در ماشین صرف کردیم.

با توجه به اینکه قبلا به این منطقه نیامده بودم قبلا چندین گزازش را مطالعه کردم تا در پیدا کردن مسیر مشکلی نداشته باشیم.

ساعت یک ربع به 9 از کنار چشمه حرکتمان را شروعی کردیم، حدود ساعت 10 توقفی کردیم و مشغول جوشاندن آب برای دم کردن چایی شدیم، پس از صرف چایی حرکتمان را ادامه دادیم و سوار یالی شدیم که در انتها به قله سهند می رسید، و تصمیم پرفتیم اگر زمان کافی داشتیم قله جام سهند را نیز صعود کنیم با توجه به شیب یال و نداشتن پاکوب مشخص به صورت زیگزاگ حرکتمان را ادامه دادیم و در نهایت ساعت  13:20 به قله سهند رسیدیم،  روی قله تعدادی سنگچین ساخته شده بود و ما همانجا نهار را صرف کردیم . ساعت 15:45 به سمت پایین حرکت کردیم و اینبار با راهنمایی کسانی که روی قله بودن از مسیر آسان تری پایین آمدیم، اگرچه ابتدای مسیر چندان آسان نبود. در نهایت ساعت 18:45 دقیقه همگی به جاده رسیده و به عجب شیر برگشتیم. شب را عجب شیر ماندم و فردا آن روز به قروه برگشتم.

برای دیدن تصاویربه ادامه مطلب مراجعه فرمایید>

در اینجا در مورد فعالیت کوهنوردی خود می نویسم.
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آرشیو مطالب
موضوعات
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan